پارت ده

زمان ارسال : ۳۰۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

روز بعد من و خاله آماده شدیم و با آژانس خانه‌‌ی دایی حسام که آپارتمانی نوساز واقع در مرکز شهر بود، رفتیم. ماشین خاله خراب شده بود و مجبور شده بودیم آژانس بگیریم و هیچ‌‌کدام راضی نبودیم. توی ماشین گوشی خاله سیما بی‌‌وقفه زنگ می‌‌خورد. خاله که در حال و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.